سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

سکه های اشکانی


سکه های اشکانی از اسناد و مدارک گرانبهای تاریخ فرهنگ و هنر ایران به شمار می روند. تصویر فرمانروایان پارتی بر این سکه ها در ردیف شاهکارهای هنر ایران محسوب می شد. سکه های اشکانی از جنس نقره و برنز هستند. مبنای پول نقره درهم نامیده می شد که تقسیمات کوچکتر آن ابول و بزرگتر چهار درهم بود. واحد سکه های برنز نیز کالکوی نامیده می شد. بر روی سکه ها تصویر واقعی فرمانروای اشکانی در حالی که به سمت چپ می نگیرد نقش گردیده است اما به ندرت سکه هایی از شاهان اولیه اشکانی به دست آمده که صورت فرمانروا در سمت راست تصویر حک شده است مانند سکه های ارشک اول و بعضی سکه های مهرداد اول فرهاد دوم و مهرداد دوم. گاهی نیز چهره شهریار اشکانی به صورت تمام رخ در روی سکه نقش گردیده است مانند بعضی از سکه های مهرداد سوم اردوان سوم ونن دوم و بلاش چهارم. در سکه های فرهاد پنجم تصویر فرمانروا در روی سکه و ملکه موزا در پشت سکه دیده می شود. بر روی سکه های ارد یکم، پاکر یکم، فرهاد چهارم و فرهاد پنجم، نیکه، الهه پیروزی، حلقه شهریاری را در دست دارد و آن را روی سر شاه نگاهداشته است. تاج های شاهان اشکانی مرصع و مجلل هستند و برخی از آنان مانند مهرداد دوم دارای دو تاج متفاوت هستند. گاهی نیز به جای تاج از نشانه های شهریاری استفاده می کردند که مرکب از حلقه ای مزین و نواری مواج بود که در پشت سر گره می خورد. بر روی سکه های ارد اول فرهاد چهرم و ونن دوم ماه و خورشید نقش بسته اما معنی و مفهوم آن بدرستی آشکار نیست. بعضی از محققان این علایم را نماد آناهیتا و مهر نامیده اند. تصویر ارشک اولین فرمانروای پارتی در حالی که بر روی تخت یا سنگ مخروطی شککلی جلوس نموده و کمانی در دست دارد زینت بخش پشت درهمها که از رایجترین سکه های آن دوران بودند است. اشکانیان به علت علاقه و احترام خاص به بنیانگذار سلسله در مدت نزدیک به پنج قرن تصویر او را بر پشت درهمها نقش می نمودند اما در پشت سکه های چهار درهمی تصویر فرمانروایان همراه با الهه های یونانی به چشم می خورد. چهار درهمها منحصرا در ضرابخانه سلوکیه ضرب می شدند که آداب و فرهنگ یونانی در آنجا حاکم بود. بر پشت سکه های برنزی نیز مظاهر و نشانه های مذهبی ایران و یونان به چشم می خورد. این سکه ها اغلب در بین اقشار مختلف مردم کاربرد داشته از لحاظ تصاویر و مضامین بسیار متنوع تر از سکه های نقره هستند و به علت آزاد اندیشی پارتیان آثاری از عقاید و باورهای مذهبی رایج در حکومت و سرزمین اشکانیان بر آنها انعکاس یافته است. بر پشت سکه ها القاب و عناوین شاهان به صورت عادل، نیکوکار، دوستدار پدر، دوستدار برادر، دوستدار یونان، خود مختار و غیره دیده می شود که الغب این القاب از سلوکیان اقتباس شده و از جهتی مبین منش و اخلاق پارتیان دلیر و آزاده است. نوشته پشت سکه ها به خط یونانی است اما در اواخر این دوره بر سکه چند تن از شاهان اشکانی نام انها به خط پهلوی اشکانی دیده می شود. به جز سکه فرهاد پنجم و ونن اول بر روی سایر سکه ها خطی نوشته نشده اما از زمان بلاش اول نام اختصاری فرمانروا در پشت سر او به خط پهلوی اشکانی نقر گردیده باید توجه داشت که اشکانیان برای حمایت از مردم شهرهای متعدد یونانی نشین که در قلمرو آنها زندگی می کرده اند این شعار را بر پشت سکه ها نوشته اند.

تقریبا تا اواخر سلسله اشکانی این روش ادامه می یابد. در پشت درهم ونن بر خلاف سایر درهمهای به جای تصویر ارشک نقش الهه نیکه دیده می شود. سکه های چهر درهمی دارای سال و تاریخ ضرب سکه است. برای اولین بار تاریخ گذاری بر روی سکه در زمان مهرداد اول متداول گردید و از زمان فرهاد چهارم بر بیشتر سکه ها دیده می شود تاریخ اغلب به سال سلوکی است اما گاهی تاریخ اشکانی نیز بر سکه ها نقش گردیده است. بیشتر شهرهای بزرگ اشکانی دارای ضرابخانه بودند و علامت شهری که سکه در آن ضرب می گردید اغلب به صورت اختصار و حروف ترکیبی و گاهی به طور کامل در پشت سکه ها نوشته می شد. بر درهمها بندرت نام شاه نوشته شده اغلب به صورت اختصار و حروف ترکیبی و گاهی به طور کامل در پشت سکه نوشته می شد. به طور کلی دقت در خصوصیات و بررسی سکه های اشکانی راهی است برای آگاهی و شناخت نزدیک به پنج قرن تاریخ پر افتخار ایران که بیشتر روی دادهای آن در پس دیوار قرون به دست خاموشی و فراموشی سپرده شده است

امپراتوری اشکانیان (پارتیان)


یکی از برگ های مهم تاریخ ایران دوران حکومت پارتیان است دوره ای بس درخشان و پر شکوه که فرمانروایان آن توانستند با تدبیر و دلاوری و شجاعت دست جانشین اسکندر را از سرزمین ایران کوتاه نمایند و اساس و بنیان حکومتی را که مدت پنج قرن دوام داشت پی ریزی نمایند. پارتیان تیره ای از قبایل آریایی بودند که بخشی از قوم داهه محسوب می شدند. آنها ابتدا به صورت قبایل چادرنشین در نواحی مجاور رود جیحون تا استپ های کرانه دریای خزر و دریاچه اورال زندگی می کردند و به تدریج در منطقه پرتو "پارت" نفوذ نموده در آنجا مستقر شدند. پارتیان جنگجویانی دلیر و با شهامت بودند که در تیراندازی و سوارکاری مهارت تام داشتند. در حمله اسکندر به ایران سپاهیان پارت همراه سایر سپاهیان ایرانی در جنگ شرکت نمودند. پس از سقوط دولت هخامنشی فاتح مقدونی سرزمین پارتها را به تصرف درآورد و فردی از اهالی پارت به نام آمی ناسپ را به سمت فرمانروایی تعیین نمود. پس از مدتی سلوکیان برای ناحیه پارت و باختر فرمانروای واحدی گماشتند، ولی طولی نکشید که دیودوت ساتراپ باختر بر ضد سلوکیان قیام کرد و خود را شاه خواند. پارت ها که از تسلط سلوکیان و فرمانروایی آنها ناراضی بودند تحت رهبری ارشک دست به شورش زده دولتی تشکیل دادند که ابتدا شامل منطقه کوچکی بود ولی با وجود حملات مکرر و پی در پیشاهان سلوکی آنها موفق شدند دست سلوکیان را از بسیاری مناطق ایران کوتاه کرده پس از راندن کامل آنها حکومت بزرگ و مقتدری را پایه گذاری کنند که مدت پنج قرن ادامه یافت. در حدود سال 250 ق.م ارشک به شهر نیسا رفت و در حدود 248 ق.م رسما به سلطنت رسید. تاجگذاری ارشک مبدا تاریخ پارتی ها شد. ارشک در پیکاری کشته شد و برادرش تیرداد به سلطنت رسید. وی ناحیه هیرکانی "گرگان" را به تصرف در آورد و به تجهیز سپاه خود پرداخت تا بتواند در صورت حمله سلوکوس دوم یا دیودوت شاه باختر با آنها مقابله کند. بخت با تیرداد یاری کرد و شاه سلوکی در اثنای پیکار به علت اغتشاشاتی که در ناحیه غربی روی داده بود ناچار شد به آن سوی عزیمت نماید. دیودوت نیز از در مصالحه با تیرداد درآمد. بعد از تیرداد، فریاپات و فرهاد یکم فرمانروایی کرده با پیکار با سلوکی ها و تقویت موقعیت خود توانستند فرمانروای سرزمینهای وسیعتری شوند

ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﯾﺎ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺟﻬﺎﻧﮕﺸﺎ : ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩﺵ ‏( ﻣﻨﻢ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺟﻬﺎﻧﮕﺸﺎ ‏)


 ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻧﺸﯿﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ...ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﮐﻨﺪﻡ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺮﻗﻨﺪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺧﻮﺩ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﮕﻮﺷﻢ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﻢ ﺭﻭﺯ ﺗﺎ ﺳﻤﺮﻗﻨﺪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻟﺸﮑﺮ ‏( 120000 ﻧﻔﺮ 240000 ﺍﺳﺐ ‏) ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ‏(ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﻟﺸﮑﺮ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺑﻮﺩ ‏) ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺳﺮ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺭ ﺁﻭﯾﺰ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻟﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﮐﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﯾﺎﺳﻮﺝ ﮐﻨﻮﻧﯽ ‏( ﺑﻮﯾﺮﺍﺣﻤﺪﯼ ﻫﺎ ‏) ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ .
ﺗﯿﻤﻮﺭ ﭘﺲ ﺍﺯ 2 ﻣﺎﻩ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻭ ﮔﺮﯾﺰ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺣﺪﻭﺩ 8000 ﺗﻦ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻥ ﺁﺗﺸﮑﺪﻩ ﺯﺭﺩﺷﺖ ﺑﻪ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ .
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻫﺎﯼ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﺧﺮﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﯿﺮﺕ ﻭ ﺷﮕﻔﺖ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﺪﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺟﻨﮓ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻨﮓ ‏( ﮐﻪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺑﻮﺩ ‏) ﺑﺎ ﮔﺮﺯ ﺷﺎﻧﻪ ﯼ ﺭﺍﺳﺖ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭﺭ ﻫﻢ ﻟﻨﮓ ﮐﺮﺩ ‏(ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﭼﭗ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺒﺶ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺷﺪ ‏) ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻧﺸﯿﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ‏( ﻟﺮﻫﺎﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﮐﻨﻮﻧﯽ ‏) ﻟﺮﻫﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﺟﻨﮕﯽ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺎ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺠﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﯼ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ ‏( ﮐﻨﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ‏) ﻭ ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻣﺮﮒ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺧﺮﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻠﻮﻩ ﺳﻨﮓ ﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺟﻮﺭﯼ ﭘﺮﺗﺎﭖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻣﺶ ﺟﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ....
ﻭ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻟﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﺍﻧﺸﺎﻥ ‏( ﺍﯾﺬﻩ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ ‏) ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻟﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﮐﻮﻩ ﺯﺭﺩ ‏( ﺯﺭﺩﮐﻮﻩ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﮐﻨﻮﻧﯽ ‏) ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺎﺕ ﺻﻌﺐ ﺍﻟﻌﺒﻮﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺑﻬﻤﺌﯽ ﻭ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﻟﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ .
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮔﻔﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺸﻮ ﭼﻮﻥ ﻫﻢ ﯾﮑﺼﺪﻭﺑﯿﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﻞ ﻫﺰﺍﺭ ﺍﺳﺐ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺧﺪﻣﻪ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺟﻨﮕﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﮒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﭽﺸﻢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻟﺮﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻠﯿﺎﺗﯽ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺍﯾﻞ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺘﺤﺪ ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻟﺸﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻗﻮﻡ ﻟﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻨﮕﯿﺪﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻟﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ‏( ﻟﺮ
ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺮﺗﺮ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺗﻮﺳﻂ ﺩﺍﺭﯾﻮﺵ ﺩﻭﻡ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﭘﺎﺭﺳﻮﻣﺎﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ‏) ‏( ﭘﺎﺭﺳﻮﻣﺎﺵ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﺎﻥ ﮐﻨﻮﻧﯽ ‏) ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺷﺠﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﺍﺯ ﻟﺮﻫﺎ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺍﮔﺮ ﻟﺮﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻠﻔﯿﻖ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻟﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﭘﯿﺮﻭﺯ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ 3 ﻗﻮﻡ ﺑﺮﺍﺩ ﻟﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺘﺤﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻣﯿﺎﻧﯽ ﻟﺸﮑﺮ ﻧﮑﺸﯿﺪ ....
ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻨﻢ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺟﻬﺎﻧﮕﺸﺎ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﻮﺩ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪﺍ ﭘﺴﺮ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﻭ ﺷﺎﻫﺮﺥ ﻫﻤﺴﺮ ﮔﻮﻫﺮ ﺷﺎﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﻝ 1840 ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﭘﺎﺭﺳﯽ، ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺷﺪ 

درباره سلوکوس یکم

سلوکوس یکم ملقب به نیکاتور (در یونانی: Σέλευκος Νικάτωρ، تلفظ: سِلِئوکُس نیکاتُر) از افسران مقدونی اسکندر مقدونی بود.


پس از مرگ اسکندر و در خلال جنگ‌هایدیادوخوی، سلوکوس دودمان سلوکی و سپس امپراتوری سلوکی را بنیاد نهاد.


سلوکوس یکم نیکاتور، پس از اعلام پادشاهی خود در آسیا، به نیرومندترین پادشاه مقدونی در امپراتوری پیشین اسکندر تبدیل شد و نفوذ او حتی از بتلمیوس (بطلمیوس) هم بیشتر بود. پس از فتوحات اولیه، بیشتر وقت سلوکوس به گسترش امپراتوری و تنظیم اداری گذشت. نظامساتراپ‌های هخامنشی دست نخورده باقی ماند و تنها ماموران مالیاتی از هرگونه پاسخگویی بهشسب‌ها آزاد شدند و تنها در برابر خزانه‌دار کل مسئول بودند. سیستم «پولیس» که در آن، شهرها به صورت واحدهای مستقل از شسب‌ها اداره می‌شدند و خودمختاری داشتند، در سرزمین‌های شرقی نیز پیاده شد. در این نظام، شهرها و زمین‌های اطراف آنها، تنها در برابر شخص پادشاه پاسخگو بودند و طبقه حاکمه آنها که از اشراف تشکیل می‌شد، در امور داخلی شهر و اداره زمین‌های کشاورزی اطرافشان استقلال داشتند. شسب‌ها و حاکمان تحت اختیار آنها عامل اداره زمین‌های کشاورزی در بقیه مملکت بودند و درآمد آنها را به خزانه مملکت می‌ریختند. نظام پولیس در ایران بی‌سابقه نبود و شهرهایی مانند بابل و شوشعملاً از این سیستم بهره می‌بردند، اما رسمی شدن این نظام در زمان سلوکیان منجر به رشد طبقه اشرافی در شهرها شد و آنها را به عنوان مراکز فرهنگی، علمی، و اقتصادی مستقل از روستاها درآورد.

اسامی پادشاهان سلسله سلوکیان


اسامی شاهان این سلسله عبارت است از:

سلوکوس اول جلوس 312 ق.م .

آنتیوخوس اول جلوس 281 ق.م .

آنتیوخوس دوم جلوس 261 ق.م .

سلوکوس دوم جلوس 246 ق.م

سلوکوس سوم جلوس 225 ق.م

آنتیوخوس سوم جلوس 222 ق.م

سلوکوس چهارم جلوس 187 ق.م

آنتیوخوس چهارم جلوس 175 ق.م

آنتیوخوس پنجم جلوس 164 ق.م

دمتریوس اول سوتر (منجی ) جلوس 161 ق.م .

الکساندر باکدس اول جلوس 152 ق.م .

دمتریویس دوم - نیکاتور (فاتح ) بار اول جلوس 138 - 145 ق.م . بار دوم 125 - 129 ق.م .

آنتیوخوس ششم دیونیوس اپیفانس - جلوس 145 ق.م .

دیدورتوس تریفون جلوس 140ق.م.

آنتیوخوس هفتم سیدت جلوس 138 ق.م .

الکساندر دوم جلوس 129 ق م

کلئوپاترا تیا جلوس 125 ق.م

سلوکوس پنجم فرزند کلئوپاترا جلوس 125 ق.م

فاقد سکه و عکس

.آنیتوخوس هشتم ، گری پس جلوس 125 - 96 ق.م .

که تا سال 121 ق.م همراه با کلئوپاترا تیا (مادرش) سلطنت کرد.

آنتیوخوس نهم ، سیزنبکس جلوس 115-95 ق.م .

دمتریوس سوم فیلوپاتر جلوس 96 - 87 ق.م .

سلوکوس ششم اپیفانس جلوس 96 - 94 ق.م

آنتیوخوس دهم فیلادلفس جلوس 95-92 ق.م .

فیلیپ اول فیلیپوس جلوس 95 - 83 ق.م .

آنتیوخوس یازدهم - دیونیسوس جلوس 95 - 88 ق.م .

آنتیوخوس دوازدهم مقدس جلوس 87 - 83ق.م .

تیاگرانس کبیر دوم جلوس 95-55 در ارمنستان

آنتیوخوس آسیایی سیزدهم جلوس 69 - 64 ق.م .

فیلیپ دوم فیلورمائوس جلوس 65 - 64