سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

یادی از احمد شاملو

معرفی کتابی از این نویسنده نامی که از منابع سودمند مطالعه‌ی تاریخ و فرهنگ سیاسی ِ ایرانِ دوره‌ی قاجار به شمار می‌رود.

راوی در این اثر با انتخاب زبان و لحنِ منشیانه‌ی فارسیِ درباریان قاجار، یادِ روزنامه‌ی خاطرات اعتماد‌السلطنه را تازه می‌کند. کسانی که پیش‌تر کتاب روزنامه‌ی خاطرات اعتماد‌السلطنته را خوانده باشند می‌دانند که سخن از نثری است متکلف و پر از جزئیات . 

روزنامه‌ی سفر میمنت‌اثر ایالات متفرقه‌ی امریغ، خاطرات شیرین – نمکینِ احمد شاملوست از سفرش به آمریکا. کتاب را که رویکردی طنز به نثر و روایت فارسی دارد و سفرنامه‌ای است آیرونیک و وارونه‌گو از تجربه‌ی شاعر نام‌آور ایرانی در آمریکا، انتشارات مازیار در ۱۳۴ صفحه منتشر کرده.


نمونه‌ای از نثر احمد شاملو در کتابِ حاضر:


«شرح فرمایشات اقتصادیه»


فقره‌ی دیگر مطلب‌اش بابت پول بود. عرض کرد: «امینِ دارالضربِ همایون، عیار به خروار تنگ نقره می‌زند و ارزش پول را می کاهد». الحق که حرف از این بی معنی‌تر نمی‌شود!

مردکه به خیالش معیر پول را که ضرب کرد بار خر می‌کند می‌بَرد دور کوچه‌ها داد می‌زند: «سکه‌ی تازه ضرب اعلا، سیری دو پول. آتیش زدم به مالم. آی خونه‌دار بدو!» کسی دم دست‌مان نبود که خبر کنیم اگر الاغ بندری ندیده بیاید سیاحت! والله خرِ دانشمند شنیده بودیم دیگر دانشمندِ خر ندیده بودیم. تحفه است! 


خواست طفره رفته به ریش نگیرد، که ما دست پیش را گرفتیم. شمشیر افلاتونی از غلافِ منطق همایونی آختیم و بر او تاختیم. فرمودیم: - تو به این نادانی چه جور اکانمی Economy می‌دانی؟


مزغل! آنچه ارزش دارد پول نیست. چیزی که صاحبِ ارزش است، نان و پشم و کشمش است. پول را، یا برای خرید به بازار می‌برند یا برای ارضای خاطرِ دلدار به کار می‌برند. مشتری از کاسب می‌پرسد: «چند پول بهای یک من قند است»، نمی‌پرسد: «بهای این دوقرانی چند است».


قند است که گران یا ارزان می‌شود، سکه اگر یک تومانی است نُه قران و یازده قران نمی‌شود. با این سکه که می‌بینی به قد دو قران کالا می‌خرند. تازه گیریم که عیارش کم باشد، رعیت را کجا می‌برند»؟


به حقه‌ی خودمان قسم که انگار آب به هاون می‌کوفتیم. از این همه افاضات سرمویی تنبه حاصل نکرد."


ختم کلام با تکه شعری از احمد شاملو:


«کریه» اکنون صفتی اَبتَر است

چرا که به تنهایی گویای ِ خون تشنگی نیست

تحمیق و گران جانی را افاده نمی کند


نه مفت خوارگی را

نه خودبارگی را


تاریخ

ادیب نیست

لغت نامه ها را اما

اصلاح می کند.


 یادش گرامی باد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.