زورخانه جایگاه ورشهای باستانی ایرانی است درباره پیشینه این نهاد مهم در جامعه ایرانی مدارک روشنی و قطعی وجود ندارد
از این روجمعی پراکنده با توجه به ابزار جنگی چون گرز ،سپر،و کمان نزدیکی و مشابهت دارند باید این پدیده بع دوران یسیار کهن دانست
زورخانه معمولا در سطحی پایین تر از کوچه و خیابان بنا میشد
وبرای رفتن به درون آن باید از چند پله پایین رفت
واز راهروی کوتاهی عبور کرد فضای داخلی عبارت از گود مقدس.،،که به صورت چهار ضلعی و بیشتر 6ضلعی در حدود یک متر پایین تر از کف اصلی ایجاد شده که مهمترین ان بخش زور خانه است
پیرامون آن شاه نشین های وجود دارد با فاصله های معین که محل نشستن تماشاچیان میباشد
و یکی دو تا آن محل قرار دادن وسایل ورزشی و لباس ورزشکاران و محل موشیدن تنگه مخصصوص و لنگ بستن است
در کنار راهرو ورودی دررون یکی از غرفه ها صفه ای برپاست که از غرفه های دیگر بلندتر و بر گود مقدس و غرفه ها مسلط میباشد
این صفه و چوب بست مقیاس آن را سردم گویند
اینحا محل نشستن مرشد میباشد
که با نواختن ضرب و خواندن اشعار ورزشکاران را در اجرای برنامه هلی مختلف همراهی ویاری میدهد
برفراز گود و غرفه ها سقف بلتد گنبدی شکل برپا میباشد در گذشته دور برای آن که ورزشکاران در محل مناسبی کشتی بگیرند
و زمین زیر پایشان سفت و سخت نباشد
کف گدو را از بوته و خاشاک می انباشتند
سپس روی آن خاک رس میریختند و می کوبیدند و کمی قبل از آغاز برنامه با آب روی آن خاک رس میریختند و میکوبیدند
کمی قبل از آغاز برنامه با آب روی آن نم میزدند
تا خاک به پانشود
بدنه گود را نیز ساروج میکردند
و لبه گود را دور تا دور چوب نصب میکردند
تا بر اثر برخدرد با ان بدن ورزشکاران زخمی نشود،در ورددی زور خانه و ورود به داخل را کوتاه نیساختند
تاهر فردی که وارد آنحا میشود ناچار شود سر وبدن را خم کند
،واین بدان معنی بود که حتی پهلوان نامدار با بدتهای ورزیده و رشید با سر بالا واز سر کبر و غرور پا به درون زور خانه نگذارند
وبه قصد خودنمایی وابراز وجود در آن فضا حضور پیدا نکند
این سطح را پایین تر از بخشهای دیگر میساختند
7
واین بدین معنی بود که پهلوان نسبت به حاضران خود را در سطحی فرودست احساس کند
در برخی از نوشته ها آمده است که گود 4گوش به 4گوشه قبر امام عبی و 6گوشه را به 6گوشه را به نماد حضرت امام حسین مثال گرفته اند
سر دم جایگاه مرشد یا زنگ بالای سر و پیش روی اواز ابهتی خاص برخوردار است
و گاه در بالای سر وپا برچوب بست آن پوست پلنگ ،سپر و زره و مانند آن می آویزند
مقابل مرشد در گذشته اجاق واز چند دهه پیش منقلی قرار میدادند تا پوست ضرب را گرم نگه دارد و صدای خوش از آن بیرون بیاید
نقش مرشد در زور خانه نه تنها در پیوند با حرکتهای گوناگون ورزشی مهن و حساس هست
که در زمینه آداب خاص زورخانه در موقع ورود افرادبا موقعیت ها و شخصیتها مختلف به زورخانه و بیرون زفتن آنها از مراسم مختلف جون برپایی جشنها و گلیرزان
از اعتباری خاص برخوردار است
گفته میشود که سر دم پدیده ای بود که در غرفه تکیه ها و یا قهوه خانه ها بزرگ که محل حضدر سخنوران ،شاعران، و اجرای شعر خوانی بود
وطی مراسمی خاص به رهبری استاد یا کهنه سوار جلسه های پر شوری به اجرا میامد
که ساعتها ادامه می یافت از این گونه سرددم ها با نام 17 سلسله یاد شده است
( ادامه دارد )