سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

داستان کشف استوانه کوروش


استوانهٔ کوروش در ماه مارس ۱۸۷۹ میلادی (برابر با اسفند-فروردین ۱۲۵۷/۸ خورشیدی) توسط هرمزد رسام در جریان کاوش‌های او در بابِل، بر تپهٔ موسوم به عَمران یافت شد.[۱۰] بعدها مشخص شد که شمال این تپه، محل پرستشگاه اِسگیلَ است، اما چون در آن زمان این پرستشگاه در زیر خاک مدفون بود، مشخص نیست که استوانه در چه فاصله‌ای از این پرستشگاه یافت شده‌است، اما به نظر می‌رسد که استوانه در میان یک دیوار بزرگ در جنوب عَمران یافته شده باشد. همین نکته و همچنین شکل استوانه‌ای کتیبه نشان می‌دهد که این استوانه به‌عنوان یک کتیبهٔ پی‌بنا، درون یک دیوار قرار داده شده بود.[۱۱]


هرمزد رسام در کتاب خود، این استوانه را «از مهم‌ترین کشفیّات دوران‌ها» دانسته و نوشته است که یک استوانهٔ گلی شکسته در ویرانه‌های جیمجیما به‌دست‌آورده و هنری راولینسون با خواندن آن دریافته که این کتیبه، متنی رسمی از تصرف بابل به‌دست کوروش است. وی همچنین از اینکه بخشی از استوانه شکسته و گم‌شده، ابراز تأسف کرده‌است.[۱۲]


با اینکه رسام در سال ۱۸۹۷ میلادی در کتاب خویش محل کشف استوانه را جیمجیما ذکر کرده است، اما پیش از آن در سال ۱۸۷۹ میلادی، یعنی در همان سالی که استوانه را پیدا کرد، در نامه‌ای به ساموئل برچ، سرپرست بخش عتیقات موزهٔ بریتانیا، محل کشف استوانه را عَمران نوشته‌است. البته این اختلاف مشکل چندانی ایجاد نمی‌کند، چرا که در نقشه‌های آن‌زمان، جیمجیما همان بخش جنوبی تپهٔ عَمران است اما هنوز مشخص نیست که تا کدام بخش از تپه را جیمجیما می‌دانسته‌اند. روستای جیمجیما و منطقه‌ای که به‌نام جیمجیما نامیده می‌شد، در جایی قرار داشتند که بخشی از دیوار ایمگور-اِنلیل، یکی از دیوارهای درونی بابل نیز به آن‌جا می‌رسیده‌است. این همان دیواری است که کوروش در متن استوانه از بازسازی آن سخن گفته‌است. برخی از پژوهشگران بر این باورند که چون در متن کتیبه از بازسازی دیوار ایمگور-اِنلیل صحبت‌شده، استوانه می‌باید مربوط به همین دیوار باشد. اما از آن‌جا که محل دقیق دیواری که استوانه در آن به‌دست‌آمده هنوز به‌درستی مشخص نشده، بنابراین هنوز با اطمینان نمی‌توان گفت که کاوشگران گروه رسام، این استوانه را درون چه دیواری یافته‌اند. اما آنچه به‌خوبی مشخص است، این است که استوانه درون دیواری در جنوب تپهٔ عَمران و نزدیک روستای جیمجیما به‌دست آمده‌است

منشور کوروش


استوانهٔ کوروش، استوانه‌ای از جنس خاک رس است که از دو قسمت تشکیل شده‌است؛ تکهٔ اول، همان قطعهٔ اصلی گل‌نوشته است که هرمز رسام آن را کشف کرده بود و در ۳۵ خط نوشته‌شده و تکهٔ دوم شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود و در کلکسیون بابلی دانشگاه ییل توسط پاول-ریچارد برگر پیدا شد.[۱۴] درازای این استوانه ۲۲٫۸۶ سانتی‌متر و پهنای آن ۱۱ سانتی‌متر است و به زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این گل‌نوشته به‌شکل استوانه‌ای است که دو انتهای این استوانه باریک‌تر و در وسط کمی بَرآمده‌است. این استوانه شامل ۴۵ خط می‌شود که روی‌هم‌رفته حدود ۲۰ سطر از آن کاملاً شکسته‌شده و امروزه در دست نیست و سه سطر ابتدایی آن نیز تقریباً به طور کامل شکسته‌اند و قابل خواندن نیستند.[۱۵]


تکهٔ اول این استوانه، پس از کشف به موزهٔ بریتانیا انتقال یافت و با شمارهٔ BM 90920 در این موزه نگهداری می‌شود.[۱۶] تکهٔ دوم که قطعهٔ کوچکی به‌اندازهٔ ۸٫۶ در ۵٫۶ سانتی‌متر است، سطرهای ۳۶ تا ۴۵ گل‌نوشته را شامل می‌شود. این قطعهٔ کوچک با شمارهٔ NBC 2504 در مجموعهٔ دانشگاه ییل کشور ایالات متحدهٔ آمریکا نگهداری می‌شد که در سال ۱۹۷۱ میلادی، پاول-ریچارد برگر با بررسی متن آن متوجه شد که این قطعهٔ کوچک مربوط به بخشی از استوانهٔ کوروش است و از آن پس، این قطعه به‌صورت امانت در موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود

کاخ اردشیر بابکان

کاخ اردشیر بابکان در دوران اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی به دست اردشیر بابکان بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی در سده ۳ میلادی ساخته شد. کاخ اردشیر بابکان از جاذبه‌های تاریخی و گردشگری فیروزآباد(استان فارس) است.


این کاخ دارای تالارهای تو در تو است و با گذشت ۱۸۰۰ سال گچ‌بری قسمت بالای دیوارهای داخلی آن همچنان سالم مانده‌است. در ضلع شرقی کاخ، چهار ساختمان گنبدی شکل عظیم وجود دارد، این گنبدها به وسیلهٔ فیل‌پوش بالا رفته که مشابه آن در قلعه دختر (قلعه اردشیر) دیده می‌شود. قسمتی از نوک سقف گنبدها در دایره‌ای به قطر یک متر باز است. در ضلع شمالی خارج از دیوار کاخ نیز چشمه‌ای زلال از دل خاک می‌جوشد و استخری طبیعی جلوی این چشمه به وجود آمده‌است. نهری از کنار دیوار شرقی کاخ عبور می‌کند که موجب آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی بوده‌است. کمی بالاتر از کاخ آتشدانی برای مراسم مذهبی وجود دارد. وجود چهار عنصر طبیعی آب، باد، خاک و آتش امتیار ویژه‌ای به این منطقه داده‌است.


به علت قرار گرفتن این کاخ در کنار چشمه «قمپ آتشکده» آن را آتشکده فیروزآباد نیز می‌نامند.

فریدون مشیری


فریدون مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدری او به دلیل مأموریت اداری به همدان منتقل شده بود، و پدرش ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در همدان متولد شد، و در روزهای جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. فریدون مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران انجام داد و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت. به گفتهٔ خودش: «در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگی‌هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت.» مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید. مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت. فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه‌های برکلی و نیوجرسی به طور بی سابقه ای مورد توجه دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. معروفترین اثر وی شعر «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانه ترین شعرهای نو زبان فارسی است. با توجه به علاقه ای که وی به عرفان و تصوف ایرانی داشت، مجموعه ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابو سعید ابوالخیر را باعنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمه ای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود. مشیری سال‌ها از بیماری رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در سن ۷۴ سالگی در تهران درگذشت. مزار ایشان در بهشت زهرا، قطعه ی ۸۸ (قطعه ی هنرمندان) ، ردیف ۱۶۴ ، شماره ی ۹ می باشد.

گوردخمه فخریکا


گوردخمه مادی فخریکا در نزدیکی شهر مهاباد قرار دارد و در دل صخره ای کنده شده است. ورودی آن با دو ستون گرد تزیین شده است و درون مقبره سکوهایی برای گذاشتن نذورات و تعدادی قبر موجود است.بنای آنرا به فرآتیس پدر دیاکو شاه ماد نسبت میدهند .اضلاع داخل دخمه کاملا سنگی هستند و با دقت بالایی زوایای قائمه دارند. ساکنان این محل دخمه مزبور را محل زندگی فرهاد کوه کن میدانند . یک سالن به اندازه ایوان این دخمه درون مقبره قرار دارد که با دو پله از ایوان جدا شده است. درون اتاق اصلی گور دخمه سه قبر قرار دارد . قبر وسط موازی ایوان و دو قبر کناری عمود بر ایوان کنده شده است. هر یک از این سه قبر پنجاه سانتیمتر از سطح مقبره پایین تر هستند