سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

سفر؛ گردشگری و ایرانشناسی ؛ Tourism & Traveling

بسیار سفر باید...... Travel , Fun , Experience

دیروز برای اولین بار رفتم رستوران مسلم. ساعت 4:30 بعدازظهر هنوز غلغله بود. راه پله برای ورود شلوغ بود و جایی برای نشستن نبود. پیش خودم فکر کردم که چقد خوبه ادم یه دونه ایده داشته باشه و همون ایده رو دنبال کنه.. اقای مسلم، تا اونجا که من اطلاع دارم از فروش غذا کنار خیابون تو بازار شروع کرد ولی مهم اینجاست که خودشو محدود نکرد و الان با گذشت زمان، یکی از رستوران های مطرح تهران شده.

نمای بانک ملی شعبه سبزه میدون و خیابون 15 خرداد از طبقه دوم رستوران  تو یه بعدازظهر خلوت، دل انگیز بود.

و خوش آمدگویی پرسنل های مسوول خانم بعد از سرو غذا با خلال دندون و آدامس... برام جالب بود.. با دوتا شیء ارزون و خوشرویی، مشتری هارو برای سری بعد، دعوت میکردند و نوع خاص غذاهای که سرو میشد مثل آلبالو پلو، برام جالب بود...

بعدش قدم زدن نو سبزه میدون به بهانه هضم غذا، تا نزدیکی های محله عودلاجان رفتم.. تو برگشت، برای اولین بار با کوچه تکیه دولت آشنا شدم، بعد از خیابون ناصرخسرو به طرف چهارراه گلوبندک... یه کوچه بن بست که انتهاش میرسه به کاخ گلستان، ولی در ورودیش از آجرچینی اش مشخص بود که مدتهاست رفت و آمد نمیشه و مسدوده- پشت عمارت بادگیر- گویا به گفته ی دوتا از کاسب های کوچه، ایام محرم و صفر تکیه ای آخر کوچه برپا میشه و بورس مغازه سنگ های قیمتی تو این کوچه بود. 

بعدش هم یه سرکی تو کوچه پس کوچه ی بازار تهران و کاخ بی نظیر گلستان، شاید برای خیلی ها که از کاخ بگینگهام پالس و ... غیره اروپا دیدن کردن، بی نظیر نباشه ولی من دوسش دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.